حور رومی

لغت نامه دهخدا

حور رومی. [ ح َ رِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) درختی است که صمغ آن کاه رباباشد. برگ آنرا با سرکه بمصروع دهند شفا یابد. ( آنندراج ) ( برهان قاطع ). اکیروس و صمغه بالغ فی التسخین. ( کتاب مفردات قانون ابوعلی سینا، در رده حاء مهمله ). و در رده جیم همان کتاب از ابوعلی سینا آمده: جوزرومی ویسمی اکروس اکروفس. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

درختی است که صمغ آن کاه ربا باشد برگ آنرا با سرکه بمصروع دهند شفا یابد اکیروس و صمغه بالغ فی التسخین.

جمله سازی با حور رومی

هندو و قفچاق و رومی و حبش جمله یک رنگ‌اند اندر گور خوش
من به رومی گفتم این دیوانه کیست گفت« این فرزانهٔ المانوی ست
ز بسکه عارف و عامی بر آن کنند صعود ز بسکه رومی و زنگی درین شوند دوچار
ساختار کلی این نمایش‌نامه بر پایهکاتولیسیسم رومی متعلق به آن دوران نوشته شده‌است.
یگانه شهری که رومی‌ها در ولز پایه‌گذاری کردند، کرونت است در جنوب ولز جای دارد.
هم از تخت رومی و از پارسی ز هر جامه صد بار و ده بار، سی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
ضیق وقت یعنی چه؟
ضیق وقت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز