تقاعد کردن به معنای بازایستادن از کاری است و در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که به شرح زیر است:
بازایستادن از کاری: این معنا به معنی متوقف کردن یا کنار گذاشتن یک فعالیت یا کار مشخص است. فردی که تقاعد کرده، دیگر آن کار را انجام نمیدهد.
غفلت ورزیدن: در این معنا، تقاعد کردن به معنی بیتوجهی یا غفلت در انجام مسئولیتها و وظایف است. فرد به نوعی از انجام کارهای خود غفلت میکند.
پشت گوش اندازی: تقاعد کردن میتواند به معنای به تعویق انداختن کارها یا مسئولیتها باشد. فرد ممکن است کارهایی را که باید انجام دهد، به دلایلی به تأخیر بیندازد.
تعلل: این واژه همچنین به معنای تعلل در انجام کارهاست. فرد ممکن است به دلیل بیمیلی یا ناتوانی در تصمیمگیری، کارها را به تعویق بیندازد.
تنبلی: در این معنا، تقاعد کردن به معنای تنبلی و عدم فعالیت است. فردی که تقاعد میکند، ممکن است به دلیل کسالت یا بیحوصلگی از انجام کارها خودداری کند.