تاری محله

لغت نامه دهخدا

تاری محله. [ م َ ح َل ْ ل َ ] ( اِخ ) دیهی در بارفروش ( بابل ). ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی ص 118 ). دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل است که در 16هزارگزی جنوب باختری بابل و 4هزارگزی شمال شوسه آمل به بابل واقعاست. دشت، معتدل مرطوب، مالاریائی است. 140 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و چشمه. محصول آنجا برنج، مختصر غلات صنعتی، نیشکر، کنف، پنبه. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی در بارفروش مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل ۱۶ هزار گزی جنوب باختری بابل ۴ هزار گزی شمال شوسه آمل به بابل دشت معتدل و مرطوب مالاریائی

جمله سازی با تاری محله

هوای روشن با خشم او شود تاری زمین تاری با مهر او شود روشن
ز زلف یار نتوانم بریدن دل به آسانی که بر وی عمرها شد بسته دارم دل به هر تاری
گاه از تف دهان دامن بسوزم زهد را گه ز دود سینه سقف آسمان تاری کنم
می روشن درین شب‌های تاری چه می‌داری بیاور تا چه داری؟
شب تاری همه کس خواب یابد من از تیمار او تا روز بیدار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ارق ملی
ارق ملی
شهرت
شهرت
کس شعر
کس شعر
فال امروز
فال امروز