بخت گشایی کردن

لغت نامه دهخدا

بخت گشایی کردن. [ ب َگ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) با اعمال جادویی شوی و خواستگار برای دختری پیدا کردن. و رجوع به بخت گشایی شود.

فرهنگ فارسی

با اعمال جادویی شوی و خواستگار برای دختری پیدا کردن.

جمله سازی با بخت گشایی کردن

ای چو گل در پرده ما را قوت صبر از کجا ور گشایی پرده از رخ طاقت دیدار کو
از صدها میز و صندلی و وسایل چوبی که رونگورونگو روی آن حکاکی شده، تنها ۲۶ عدد سالم مانده و تمام آن‌ها در موزه‌های سراسر دنیا است و هیچ‌کدام در جزیره نمی‌باشد. تمام تلاشها برای رمز گشایی این متن بی‌حاصل بوده. انجمن علمی حتی نمی‌تواند بگوید که آیا رونگورونگو یک شکل نوشتاری است یا نه.
حرز تو از چشم بد جامیست از بهر خدای چون گشایی پرده از عارض نخست او را بخوان
این گروه چهار نمایشگاه ترتیب داد و در هر یک از آن‌ها تجربه‌های جدید از هنرهای تجسمی را ارائه نمود که راه گشایی برای هنرمندان جوان گردید.
دقت ذهن‌خوانی با پیشرفت کیفیت داده‌ها و پیچیدگی الگوریتم‌های رمز گشایی به صورت پایداری در حال افزایش است. در یک آزمایشی که اخیراً انجام شده‌است سیگنال تصویر ی که در ذهن دیده می‌شد از بین ۱۲۰ تصویر مجموعه مرجع تشخیص داده شده‌است.
چو نی باید درین باغ فنا دایم کمربستن کمر تا می گشایی، بایدت بار سفر بستن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
الم یعنی چه؟
الم یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
کپه اقلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز