بال قوج پاشا

لغت نامه دهخدا

بال قوج پاشا. [ ] ( اِخ ) از سرداران عثمانی بود در زمان حمله امیرتیمور به عثمانی و جنگ با ایلدرم بایزید ( 804هَ. ق. ). خواندمیر آرد: از آنجانب ایلدرم بایزید بترتیب و آراستن سپاه قیام نمود، در میمنه پسر برلاس افرنجی را که برادر زنش بود با بیست هزار مرد شمشیرزن بازداشت... و محمد چلبی که ارشد اولادش بود و به کرشیخی مشهور شده بود با سایر امراء مشهور مثل بال قوج پاشا و علی پاشا و عبیدبیک و... در مواضع مناسب قرار گرفتند. ( از حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 3 ص 508 ). در حبیب السیر چ تهران مال قوچ پاشا آمده است.

جمله سازی با بال قوج پاشا

به هر حال رستم پاشا شهيد دوم را از مكه به طرفاسلامبول حركت داد، تا او را به نزد شاه سليمان ببرد، در راه شخصى از رستم پاشاپرسيد اين مرد كيست ؟ پاسخ داد از دانشمندان شيعه اماميه است كه بر حسب ماءموريت او رانزد شاه مى برم.
اقبال در ادامه سفر جاویدنامه به کرهٔ مریخ می‌رود و با رهبران مسلمان از جمله جمال‌الدین اسدآبادی و سعید حلیم پاشا ملاقات می‌کند. سعید حلیم پاشا شرق و غرب را با یکدیگر مقایسه می‌کند و در نتیجه این سنجش رای می‌دهد که: «نجات بشریت در آن است که تمدن شرق و غرب با یکدیگر تلفیق شوند.»