ازار نمودن

لغت نامه دهخدا

( آزار نمودن ) آزار نمودن. [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) اظهار رنجش کردن: از ما نه بحقیقت آزاری نمود. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

( آزار نمودن ) اظهار رنجش کردن

جمله سازی با ازار نمودن

و بطورى كه از سياق برمى آيد اينها همه كلام عزيز است، نه كلام شاهد، چون كار شاهدحكم كردن و داورى نمودن نيست بلكه كار عزيز است.
و اما سنت از امام خود پس آن صبر نمودن در فقر و بيمارى است كه خداوندعزوجل ميفرمايد و الصابرين - الايه.
یکی از دلایل عمده کشت نمودن کوکنار و چرس جای گندم را گرفته‌است.
ترا باید نمودن راز من باز بیار این هر که تا گردم سرافراز
پهلو تهی نمودن دریاست ساز موج خود را  دمی ز خود بدر آر از برای ما
تا دخل نباشد نتوان خرج نمودن کز بستگی گوش زبان لال برآید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نحوه یعنی چه؟
نحوه یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز