اتش چرخان

لغت نامه دهخدا

( آتش چرخان ) آتش چرخان. [ ت َ چ َ ] ( اِ مرکب ) جواله. آتشگردان. آتش سرخ کن.

فرهنگ عمید

( آتش چرخان ) = آتش گردان

فرهنگ فارسی

( آتش چرخان ) ( اسم ) محفظ. کوچک سیمی که در آن چند قطعه آتش و زغال نهند و در هوا چرخانند تامشتعل گردد آتش چرخان آتش سرخ کن.
جواله آتشگردان

جمله سازی با اتش چرخان

تانک‌ها ابزاری برای ظهور فیلم هستند و معمولاً به دو صورت مخزنی و چرخان به بازار عرضه شده‌اند. آن‌ها برای ظهور فیلم در نور روز و بیرون از محیط تاریکخانه طراحی و ساخته شده‌اند. محفوط ماندن امولسیون از خراش یکی دیگر از مزیت‌های این وسیله‌است.
الگوریتم بویر واتسون یک رویکرد ساختار افزایشی دیگر را ارائه می‌دهد این رویکرد جایگزینی برای ضلع چرخان برای محاسبهٔ مثلث‌های دیلانی شامل یک راس تازه وارد شده می‌باشد.
تفنگ‌های الکترونی با توان‌های بالاتر نیز ساخته شده‌اند. تقریباً تمام تفنگ‌های الکترونی نیاز به یک سیستم چرخان آب برای سرد کردن بوته حاوی ماده تبخیر شونده دارد زیرا در غیر اینصورت بوته نیز بر اثر گرمای زیاد ذوب می‌شود. برای آنکه پرتوهای الکترونی پرانرژی با سطوح جانبی بوته و سرد کردن برخورد نکنند و انرژی آن‌ها هدر نرود از سیستم‌های مختلف برای متمرکز کردن آن‌ها روی ماده تبخیر شونده استفاده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رساله
رساله
ادریان
ادریان
قمبل
قمبل
چیپ
چیپ