لغت نامه دهخدا
تو مغز کند بادامی و مادام
به مغز آرد بها بادام کندی.سوزنی.رجوع به کند شود.
کند بادام
تو مغز کند بادامی و مادام
به مغز آرد بها بادام کندی.سوزنی.رجوع به کند شود.
فرهنگ فارسی
جمله سازی با کند بادام
مانده بر بادام چشمانش دهان پسته باز همچو من افتاده مسکین چون کند بادام دوست
تمام شب نظر بازی کند بادام زلف خود ندیدم هیچ صیادی چنین عاشق شکار افتد
