کلمه تازه در زبان فارسی کاربردهای متنوعی دارد. یکی از مصداق‌های جالب آن، تازه عروس است. این اصطلاح به عروسی اشاره دارد که به تازگی وارد زندگی مشترک شده و با شور و شوق خاصی همراه است. این دوران، مملو از احساسات نو و خوشحالی است که زندگی جدید را شکل می‌دهد.
همچنین، مفهوم تر و تازه به تازگی و شادابی اشاره دارد. وقتی می‌گوییم میوه‌ای تر و تازه است، منظورمان این است که آن میوه هنوز طعم و عطر خود را حفظ کرده و در بهترین حالت خود قرار دارد.
تازه. [ زَ / زِ ] ( ص، ق ) نو باشدکه نقیض کهنه است. ( برهان ). نقیض کهنه است. ( انجمن آرا ). نو. ( شرفنامه منیری ). جدید. با لفظ کردن و شدن و داشتن و ساختن مستعمل است. ( آنندراج ). نو... که مقابل کهنه... است. ( فرهنگ نظام ). مقابل کهن. مقابل دیرین و دیرینه و بیات ( در نان و غیره )
[ویکی فقه] تازه به معنای نو و با طراوت است. از این عنوان به مناسبت در باب طهارت یاد شده است.
کافوری که برای حنوط استفاده می شود باید تازه باشد و کافور کهنه ای که بوی آن زایل شده کفایت نمی کند.
نهادن دو چوب تازه در قبر میّت
گذاردن دو چوب تروتازه( جریدتین)- که از آن به جریدتین تعبیر می شود- با کیفیّتی خاص همراه میت در قبر، مستحب است.
