چاه قاسم

لغت نامه دهخدا

چاه قاسم. [س ِ ] ( اِخ ) قریه ای از توابع بلوک گله دار فارس، طول این بلوک از مشرق به مغرب تقریباً بیست و پنج فرسخ عرض بتفاوت یعنی از شش فرسخ است و در اکثر قرای این بلوک مسجد ساخته اند. ( از مرآت البلدان ج 4 ص 133 ).

فرهنگ فارسی

مولف مر آت البلدان نویسد: (( قریه ایست از توابع بلوک گله دار فارس طول این بلوک از مشرق بمغرب تقریبا بیست و پنج فرسخ عرض بتفاوت یعنی از شش فرسخ است و در اکثر قرای این بلوک مسجد ساخته اند ) )

جمله سازی با چاه قاسم

💡 رضا قاسمی در سال ۱۳۲۸ در ورنامخواست اصفهان به دنیا آمد. اولین اثر او نمایشنامه کسوف بود که در ۱۸ سالگی نوشت و دو سال بعد در دانشگاه تهران به روی صحنه برد. در سال ۱۳۵۵ جایزه اول تلویزیون ملی ایران برای بهترین نمایشنامه به اثر او چو ضحاک شد بر جهان شهریار تعلق گرفت. او از سال ۱۳۴۹، هم زمان با تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا، به نمایشنامه نویسی و کارگردانی تئاتر پرداخت و آثاری چون کسوف، آمدورفت، نامه‌هایی بدون تاریخ از من به خانواده‌ام و بالعکس، و چاه را به صحنه آورد. نویسندگی و کارگردانی سه نمایشنامه اتاق تمشیت، ماهان کوشیار و معمای ماهیار معمار هم حاصل فعالیت او در دورهٔ پس از انقلاب است. اما شرایط کار برای اش سخت شد و در سال ۱۳۶۵ مهاجرت کرد و از آن زمان در فرانسه زندگی می‌کند.

روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
داشاق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز