موبقه

لغت نامه دهخدا

( موبقة ) موبقة. [ ب ِ ق َ ] ( ع ص ) تأنیث موبق.ج، موبقات. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به موبق شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث موبق جمع: موبقات.

جمله سازی با موبقه

حـقـيـقـتا اين طور اخبار دل انسان را مى لرزاند و پشت انسان را مى شكند. گمان مى كنم كهدروغ از مـفاسد اعمالى است كه از بس شايع است قبحش بكلى از بين رفته ! ولى يك وقتتـنـبه پيدا مى كنيم كه ايمان كه سرمايه حيات عالم آخرت است به واسطه اين موبقه ازدست ما رفته و خود ما نفهميديم.
آيه شريفه مورد بحث پس از آنكه نمونه اى ازرذايل و گناهان آنان را مى شمارد آنگاه به مذمت آنرذائل پرداخته و مى فرمايد: (لبئس ما كانوا يصنعون ) سپسبدنبال آن، علماى آنان يعنى ربانيين و احبار را توبيخ مى كند، و به اين جرمشان مواخذهمى نمايد كه آنان حضور داشتند و آلودگيها و گناهان ملت خود را مى ديدند، و مىتوانستند ايشان را راهنمائى نموده و از منكر نهى شان نمايند، و ليكن نكردند و آنان را ازاين گونه گناهان موبقه و بس بزرگ جلوگيرى ننمودند، با اينكه عالم به احكام دينخود بودند و مى دانستند كه اين گونه كارها گناه و نافرمانى خداست. و در اين باره مىفرمايد:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نغمه یعنی چه؟
نغمه یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز