باده گساری کردن

لغت نامه دهخدا

باده گساری کردن. [ دَ / دِ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) می خواری کردن. باده پیمائی کردن. می گساردن. شرابخواری کردن. باده خواری کردن. باده نوشیدن. می زدن.

جمله سازی با باده گساری کردن

💡 در سویی دیگر آتامان که سردسته باند خلافکار است افراد خود را در خانه پیرمردی به نام لوکیچ مستقر کرده و آنها در آنجا به باده گساری و مصرف غلات انبار شده لوکیچ مشغول شده‌اند. لوکیچ که از دست آزار و اذیت آتامان و افرادش به تنگ آمده شبانه می‌گریزد و خود را به ده مجاور می‌رساند. در آنجا افراد نیکولکا او را دستگیر می‌کنند و لوکیچ محل اختفای آتامان و باند خلافکارش را برای آنها افشا می‌کند. نیکولکا که 3 شب بی‌خوابی کشیده است شبانه دستور حمله می‌دهد.

💡 در ۹۹۵ ه‍. ق، ابوطالب میرزا در نامه‌ای به خان احمد ضمن اعلام ولی عهد شدن خود ترویج شیعه را اساس کار حکومت خود دانست و از او خواست امنیت رعایای گیلان را تأمین کند و هر کسی که شراب بنوشد به شدیدترین شکل مجازات شود (البته خان احمدخان خود نیز باده گساری می‌کرد). این نامه نشان‌دهندهٔ روابط خوب دربار صفوی با گیلان در آن زمان بود.

اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز