آسیای صغیر به منطقهای جغرافیایی اطلاق میشود که تقریباً در بخش غربی قاره آسیا و بخش آسیایی کشور ترکیه کنونی قرار دارد. این منطقه بین دریای سیاه، دریای مرمره، دریای اژه و دریای مدیترانه واقع شده و از دیرباز محل سکونت اقوام و تمدنهای مختلف بوده است. در منابع تاریخی، نام «آسیای صغیر» برای تمایز آن از آسیای بزرگ یا قاره اصلی آسیا به کار رفته و اهمیت استراتژیک و فرهنگی زیادی دارد.
آسیای صغیر مرکز شکلگیری بسیاری از تمدنها و امپراتوریهای قدیمی مانند هیتیها، لیدیهها و بعدها امپراتوری بیزانس و عثمانی بوده است. موقعیت جغرافیایی آن در مسیر تجارت و مهاجرت، باعث شد تا این منطقه نقطهای حساس در تعاملات اقتصادی، نظامی و فرهنگی بین شرق و غرب باشد. آثار باستانی و تاریخی فراوان در این منطقه گواه قدمت و اهمیت آن در تاریخ جهان است.
آسیای صغیر علاوه بر ارزش تاریخی، اهمیت جغرافیایی و سیاسی نیز دارد؛ این منطقه به عنوان پلی میان اروپا و آسیا، کنترل مسیرهای تجاری و نظامی را ممکن میکرده است. همچنین تنوع فرهنگی و قومی موجود در این منطقه، موجب غنای ادبی، هنری و مذهبی آن شده است. امروزه، شناخت آسیای صغیر برای مطالعه تاریخ، جغرافیا و روابط تمدنی شرق و غرب اهمیت فراوان دارد.
این قلعهها در سر راه آسیای صغیر و عثمانی قرار داشتهاند که در نتیجه حوادث متعدد تاریخی به صورت ویرانه و تل خاکی درآمدهاند.
مولانا سِیفُالدّین ابوالمَحامِد محمّد فَرغانی از شعرا و مشایخ قرن هفتم و هشتم هجری بود، وی اصلاً از فرغانهی ماوراءالنهر بود که در دورهٔ سلطهٔ ایلخانان و مغولان در آسیای صغیر میزیست. وی در حالی که نزدیک به هشتاد سال داشت در سال ۷۴۹ هجری قمری و در یکی از خانقاههای آقسرا وفات یافت.
در آسیای صغیر و یونان آنچه بیش از یک سپاه واقعی برای ایران کار میکرد، طلا بود. در این هنگام جنگ معروف به جنگ پلوپونز بین آتن و اسپارت به اوج خود رسیده بود. داریوش دوم میدانست که از طلاهای خویش چگونه باید همچون یک حربهٔ سیاسی استفاده کند و حفظ نوعی موازنه بین حریفان جنگ و به درازا کشاندن این جنگ را تا جایی که هیچ طرف غالب یا مغلوب نشود، سیاست خود قرار داد.
بتازید بر آسیای صغیر مهاجر نشینان خرد و کبیر
مسخر نمود آسیای صغیر شهنشاه دهقان نواز کبیر
داریوش بزرگ در ۴۹۳ پ.م. مردونیه را برای آرام ساختن شورش و جانشینی آرتافرنه، ساتراپ اسپاردا، به ایونیا فرستاد، او هنگام عبور از سواحل آسیای صغیر، تمامی شورشیها و حاکمان خودخوانده را برکنار و در آن دولتشهرها حکومتهایی به شیوه دموکراسی را ایجاد کرد.
داد و ستدی پربار با شهرهای ساحلی آسیای صغیر و جزیرههای دریای اژه و حتی با مصر باستان در جریان بود، اما بازرگانانِ دریانوردِ این جزیره بیشتر نزدیک خانه میماندند و به راه دور نمیرفتند. اقتصاد لسبوس بر بازرگانی، صنعت و دریانوردی استوار بود. شراب، روغن زیتون، غله، چوب پنبه، خمره و قرابه و چراغ روغنسوز از عمده محصولات بازرگانی این جزیره بهشمار میآمد. مهمترین بندرِ لسبوس، مرکز آن میتیلن (Mytilene) بود.