لغت نامه دهخدا
یک سی ام. [ ی َ / ی ِ اُ ] ( اِ مرکب ) سی یک. یک حصه از سی حصه. یک جزء از سی جزء چیزی.
یک سی ام. [ ی َ / ی ِ اُ ] ( اِ مرکب ) سی یک. یک حصه از سی حصه. یک جزء از سی جزء چیزی.
عددکسری سی یک
💡 آشیکاگا تاکائوجی دربار امپراتوری را تحت فشار قرار داد تا خاندان هوجو را تحت سلطه خود درآورد و یک سی تایشوگون منصوب کند، اما امپراتور گو-دایگو نپذیرفت.
💡 طرحهای واگیرهای شامل قسمتی از کل فرش (مثلاً یکهشتم، یک شانزدهم و یک سی و دوم) است و در بوم تکرار میگردد و انواع مختلف دارد که سه طرح اصلی آن که در کاشان بافته میشود عبارتند از:
💡 همچنین، چنانچه مادهٔ موردنظر وزنی برابر با آب داشته باشد، هر میلیلیتر نیز برابر با یک گرم میباشد؛ یعنی بهعبارت بهتر، یک سیسی آب برابر با یک میلیلیتر آب و برابر با یک گرم آب است.