گل عطری

لغت نامه دهخدا

گل عطری. [ گ ُ ل ِ ع ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) از تیره شمعدانیها که برگهای آن عطری مطبوع داردو گلهای آن بنفش رنگ است. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 216 ).

فرهنگ فارسی

از تیر. شمعدانیها که برگهای آن عطری مطبوع دارد و گلهای آن بنفش رنگ است.

جمله سازی با گل عطری

آن را که این شمامه دوران رباید از کف مشکل که هیچ عطری مشکین کند دماغش
به‌توصیهٔ محمّد یک‌سوم تا دوسوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید.
برابر فارسی از: واژه‌نامهٔ علوم زیستی دکتر مرتضی عطری و لغت‌نامهٔ دهخدا
طریق علمش کشیده راهی ز هفت دریا بچار منبع نسیم خلقش کشوده عطری ز هشت گلشن بهفت کشور
کار اصلاح ژنتیکی بر روی گیاهان زینتی و عطری در کشور ایران هنوز «متولی خاص» ندارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آموزگار
آموزگار
لسان الغیب
لسان الغیب
کس ننه
کس ننه
فمبوی
فمبوی