کت سعدی

لغت نامه دهخدا

کت سعدی. [ ک َ ت ِ س َ ] ( اِخ ) از قناتهای شیراز بوده است. رجوع به نزهةالقلوب چ اروپا مقاله سوم ص 115 شود.

فرهنگ فارسی

از قناتهای شیراز بوده است

جمله سازی با کت سعدی

سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی در کام نهنگان رو گر می‌طلبی کامی
سعادت تو صفت‌ کردن و سلامت تو به از فسانهٔ سعدی و قصهٔ سلمی
ما گرچه به نطق طوطی خوش نفسیم بر شکر گفته‌های سعدی مگسیم
تو هم ز شعر مزن لاف اهلی و بشناس کمال انوری و سعدی و سنایی را
در بساط خود فلک هر اختر سعدی که داشت ریخت در پای سمند آن شه صاحبقران
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال عشق فال عشق فال کارت فال کارت فال اوراکل فال اوراکل