چم چنگ

لغت نامه دهخدا

چم چنگ. [ چ َ چ َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد:«یکی از آبادیهای چارمحال اصفهان است ». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 261 ). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است: «دهی از دهستان لار بخش حومه شهرستان شهر کرد که در هزارگزی شمال باختر شهرکرد و 2 هزارگزی راه پل زمان خان به شهرکرد واقع است. کوهستانی و معتدل است و 302 تن سکنه دارد. آبش از زاینده رود و قنات. محصولش برنج،بادام کشمش و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

مولف مر آت البلدان نویسد: یکی از آبادیهای چار محال اصفهان است

جمله سازی با چم چنگ

کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید قضا همی‌بردش تا به چنگ باز آید
بسیاری از خودروهای عبوری، بی‌خبر از این اتفاق، در چنگ نیروهای عراقی گرفتار شدند.
همچو به دور گل است ناله بلبل باده که در گردش است و غلغله چنگ
بودلا، روستایی از توابع بخش چنگ الماس شهرستان بیجار در استان کردستان ایران است.بودلا به معنی خانه و زیستگاه از ریشه بودن به معنی زیستن است.
دل بی‌تو بسی تنگتر از سنهٔ چنگ است جان بی‌تو بسی زارتر از زیر رباب است
ز بیمش گریزد به دریا نهنگ پلنگش ز هیبت بریزد دو چنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نمایان یعنی چه؟
نمایان یعنی چه؟
مطلقه یعنی چه؟
مطلقه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز