پیشانی داشتن

لغت نامه دهخدا

پیشانی داشتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) خوشبخت بودن. اقبال نیکو داشتن. بختور بودن.

فرهنگ فارسی

( مصدر )خوشبخت بودن نیک بخت بودن اقبال نیکو داشتن.

جمله سازی با پیشانی داشتن

در روز ۸ خرداد ۱۳۹۴ منتقدین روند مذاکرات هسته‌ای در تجمعی منسوب به «مردم مشهد» یا «دلواپسان» (بسته به روایت رسانه‌های مختلف) با راهپیمایی در شهر مشهد و، با در دست داشتن پلاکاردهای چون «اجازه نمی‌دهیم»، پیشانی بندهایی که روی آن نوشته شده بود «ما اجازه نمی‌دهیم» و … اعتراض خود را به مذاکرات هسته‌ای و آنچه که اجازه بازدید بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از مراکز نظامی می‌خواندند، ابراز داشتند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فاک
فاک
ملکا
ملکا
سپور
سپور
کونی
کونی