لغت نامه دهخدا
پی جوب. [ پ َ / پ ِ ] ( اِمرکب ) ( از: پی بمعنی دنبال + جوب، مصحف جوی، نهر آب ) قسمی سفیدار، و در منجیل و خوار و دامغان بدین نام مشهور است. پده. پی آب.
پی جوب. [ پ َ / پ ِ ] ( اِمرکب ) ( از: پی بمعنی دنبال + جوب، مصحف جوی، نهر آب ) قسمی سفیدار، و در منجیل و خوار و دامغان بدین نام مشهور است. پده. پی آب.
قسمی سفیدار و در منجیل و خوار و دامغان بدین نام مشهور است پده
💡 تپه جوب کلان مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان - است و در شهرستان بروجرد، بخش مرکزی، روستای کلان واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۶۸۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
💡 زمینهای آبی روستا به دو قسمت اصلی چشمه ماهی (کیەنێ ماسێ)و کله جو(کۇلە جوو) که هرکدام به دو سهم مختلف جهت تناوب محصول تقسیم می شوند.آب زمینهای چشمه ماهی از سراب گاوروانی و زمینهای کله جوب از کانالی که از بند (سد سرریز)رودخانه منشعب شده تامین می شود.
💡 بالالمین جوب، روستایی از توابع بخش کلاچای شهرستان رودسر در استان گیلان ایران است.
💡 جوب سرخ سفلی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان چرداول در استان ایلام ایران است.
💡 زمینهای آبی روستا به دو قسمت اصلی چشمه ماهی (کیەنێ ماسێ)و کله جو(کۇلە جوو) که هرکدام به دو سهم مختلف جهت تناوب محصول تقسیم می شوند.آب زمینهای چشمه ماهی از سراب گاوروانی و زمینهای کله جوب از کانالی که از بند (سد سرریز)رودخانه منشعب شده تامین می شود.