پف تلنگر

لغت نامه دهخدا

پف تلنگر. [ پ ُ ت ِل ِ گ َ ] ( اِ مرکب ) از پف بمعنی دم و تلنگر، زدن با نوک ناخن وسطی فشرده به ابهام. || نان از شب مانده که بار دیگر بر سر آتش نهاده و نرم کنند.

فرهنگ معین

(پُ تِ لِ گَ ) (اِمر. ) نان از شب مانده که بار دیگر بر سر آتش نهاده و نرم کنند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) نان از شب مانده که بار دیگر بر یر آتش نهاده و نرم کنند.

ویکی واژه

نان از شب مانده که بار دیگر بر سر آتش نهاده و نرم کنند.

جمله سازی با پف تلنگر

چه بسا در طول تاريخ كه كاخ يك تمدن بزرگ با اولين تلنگر فرو ريخته است،چرا؟ براى اينكه چنين بنايى در واقع از قبل فرو ريخته بوده است و هيچگونه پشتوانهو تكيه گاهى نداشته است.(152)
شرکت‌های پیشرو سیلیکون ولی در کاربردی‌سازی تئوری تلنگر در تنظیمات تجاری شان نیز پیشتازاند. این شرکت‌ها با استفاده از تلنگر در اشکال مختلف برای افزایش بهره‌وری و شادی کارکنانشان در تلاش‌اند. اخیراً بیشتر شرکت‌ها از روشی به نام «تلنگر مدیریت» برای بهبود خلاقیت کارگران یقه سفیدشان استفاده می‌کنند.
در مجله رولینگ استون، پیتر تراورز اظهار داشت: "در این نگاه دردناک خنده دار با به تصویرکشیدن ناامنی‌هایی که یک مادر می‌تواند به نام عشق به دخترانش منتقل کند، نویسنده-کارگردان این فیلم، نیکول هولوفسنر یک تلنگر کوچک می‌زند… فیلم هولوفسنر احساس ناامیدی می‌کند. این برای زندگی درست است، نه در نسخه هالیوودی. "
اقتصاد دانان رفتاری مثل باب سوگدن اشاره می‌کنند که زیربنای معیار هنجاری تلنگر زدنبر خلاف ادعای طرفداران آن هنوز ابرانسان اقتصادی استوار است.
این نوع داستان‌نویسی در قرن نوزدهم شکل گرفت. در اوایل همین قرن سالنامه‌ها و جنگ‌های ادبی وسیله‌ای در اختیار خوانندگان گذاشت تا خود را از راه داستان کوتاه به خوانندگان معرفی کند. از این رو در قرن نوزدهم داستان‌های کوتاه بیش از زمان‌های دیگر نوشته شدند؛ زیرا منظوری بهتر از این داشت که طی یک رمان طولانی فقط به علاقهٔ خواننده تلنگر بزند و آن را تحریک کند.
تئوری تلنگر و چهارچوب‌های سیاستگذاری مشابه، توسط برخی روانشناسان مورد انتقاد قرار گرفته‌است که با وجود پیامدهای اخلاقی، به عوامل روانشناختی رفتارهایی که برای تغییر آن تلاش می‌کنند توجهی ندارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لوتی
لوتی
مجال
مجال
خویش
خویش
گودوخ
گودوخ