پای پیچ

لغت نامه دهخدا

پای پیچ. ( نف مرکب،اِ مرکب ) لفّافه که مسافران برپای پیچند. پاتابه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) لفافه ای که مسافران بر پای پیچند پاتابه.
لفافه که مسافران بر پای پیچند

جمله سازی با پای پیچ

چنین که گم شده در زلف پای تا به سرش به پیچ و تاب توان یافتن مگر کمرش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال درخت فال درخت استخاره کن استخاره کن فال ورق فال ورق