نصرت نشان

لغت نامه دهخدا

نصرت نشان. [ ن ُ رَ ن ِ ] ( ص مرکب ) نصرت آیت. ظفرنمون: و بهادران لشکر نصرت نشان به اقدام مدافعت و ممانعت پیش رفته. ( حبیب السیر ج 3 ص 276 ).

فرهنگ فارسی

نصرت آیت. ظفر نمون.

جمله سازی با نصرت نشان

به خوبى نشان مى دهد كه آنها شرائط نصرت الهى و پيروزى بر دشمن را رها كردند،در نتيجه به مقصود خود نرسيدند.
اين آيات به داستان جنگ حنين اشاره نموده و بر مؤ منين منت مى گذارد كه چگونه مانندساير جنگها كه در ضعف و كمى نفرات بودند آنها را نصرت داد، آنهم چه نصرت عجيبى.و بخاطر تاييد پيغمبرش آيات عجيبى نشان داد، لشكريانى فرستاد كه مؤ منين ايشان رانمى ديدند، و سكينت و آرامش خاطر در دل رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و مؤ منينافكند و كفار را بدست مؤ منين عذاب كرد.
به شرق باد ز اقبال و دولت تو نشان به غرب باد ز تأیید و نصرت تو خبر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال ارمنی فال ارمنی فال زندگی فال زندگی فال انگلیسی فال انگلیسی