ناپیدا شده
فرهنگ فارسی
جمله سازی با ناپیدا شده
۵) عملکرد نامحسوس: شالودهٔ ۵ نظارت بر محیط زیست باید ناپیدا باشد. نبود حضور انسانها در مکانهای مورد مطالعه از بیثباتی مقادیر جمعآوری شده و بسیاری اشتباهات جلوگیری میکند.
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشته است، میتوان به گربه مامان، دزد دوچرخه، وداع با اسلحه، احساس مالکیت، کاراواجو، جذام سفید، غیرت روستایی، عروسی خون، زنجیرهای ناپیدا، دلدادگی، دن کامیلو و عالیجناب پپونه و تبهکاران اشاره کرد. اسپادارو در سال ۱۹۴۸ برنده جایزه انجمن ملی فیلم ایتالیا بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده است.
دشمنان مردم کارگر، دشمنان داخلی واقعی که باعث فروپاشی آلمان شدهاند، ساکت و ناپیدا شدهاند. این دشمنان داخلی بودند که تا دیروز خواستههای خود برای پیروزی را حفظ کردند، درست همانطور که با سرسختانه علیه هرگونه اصلاح قانون اساسی و به ویژه سیستم شرم آور انتخابات پروس مبارزه کردند امپراتور استعفا داد؛ او و دوستانش رفتهاند. مردم بر همه آنها پیروز شدهاند!
از بسیاری از زبانهای مرده بالتیک نوشتهای یا به جا نمانده یا اگر مانده بسیار ناچیز است. بسیاری از این زبانهای مرده با ثبت تاریخنویسان کهن یا از روی نامها و جاینامها شناخته شدهاند. پیشینه گم و ناپیدای این زبانها-که نوشتههایشان نیز به دورههای نزدیک بازمیگردد- سببساز طرح نگرههایی چند دربارهٔ خویشاوندی آنها با دیگر زبانهای هندواروپایی شدهاست.
شاخهای دیگر به نام اسماعیلیان طیبی، که بیشتر مستعلی بودند در یمن استقرار یافتند. رهبری طیبیها در غیاب پیشوای ناپیدا (امام غائب)ی که انتظارش را میکشند فعلاً با اشخاصی به نام داعیان مطلق است. طیبیها به هندوستان رفته و در آنجا مستقر شدهاند. در هندوستان به ایشان بهره گفته میشود.