نادانی کردن

لغت نامه دهخدا

نادانی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حماقت کردن. جهالت کردن. ( ناظم الاطباء ). کارهای جاهلانه کردن. سبکی و جلفی و حماقت کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) جهالت کردن حماقت کردن.

جمله سازی با نادانی کردن

💡 ترک سرمستی و در کردن خون هشیاری طفل نادانی و در بردن دل دانایی

💡 چو شد حکم قضا نازل چه بر مجنون چه بر عاقل نشاید دفعِ آن کردن به نادانی و دانایی

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ار یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
مسافر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز