لوله ده

لغت نامه دهخدا

لوله ده. [ ل ِ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نشتااز شهرستان شهسوار، واقع در 25هزارگزی جنوب خاوری شهسوار و 1500گزی جنوب راه شوسه شهسوار به چالوس. دشت و معتدل. مرطوب و مالاریائی. دارای 150 تن سکنه. آب آن از ازارود. محصول آنجا برنج. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان نشتا شهرستان شهسوار.

جمله سازی با لوله ده

💡 استحکام اتصال در طول فرآیند جوشکاری ایجاد می‌شود و این به زمان همجوشی، شکاف اتصال و مواد لوله بستگی دارد. این موارد در زیر به تفصیل شرح داده شده‌اند.

💡 شرکت صنایع مس شهید باهنر در ۱۲ کیلومتری شهر کرمان قرار گرفته‌است، که محصولات متنوعی از قبیل انواع ورق، تسمه و فویل، لوله و مقاطع تولید می‌کند. ظرفیت تولید سالانه محصولات نهایی این شرکت بالغ بر ۵۵ هزار تن است.

💡 نفت‌ها در دیگ‌ها انباشته وز لوله‌ها سوی آبادان رود کاین گونه فرمان کرده‌اند

💡 شهرستان باروق در مسیر لوله پلی اتلین غرب کشور واقع شده‌است و مجتمع بزرگ پتروشیمی باروق در این شهرستان واقع شده‌است.

💡 پیش طبقشان ترازویی و چراغی است کاین را لوله شکسته و آن را شاهین

💡 از هیبت سیاست آن ذوالفقار او تا روز حشر و لوله در جان قیصرست

روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز