قرق اب

لغت نامه دهخدا

( قرق آب ) قرق آب. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان فاروج بخش حومه ٔشهرستان قوچان واقع در 16 هزارگزی شمال باختری قوچان. موقع جغرافیایی آن جلگه و نواحی آن معتدل است. 54تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات، میوه جات و شغل اهالی زراعت است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). گویا مصحف غرقاب باشد.

فرهنگ فارسی

( قرق آب ) دهی از دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان واقع در ۱۶ هزار گزی شمال باختری قوچان و موقع جغرافیایی آن جلگه و نواحی آن معتدل است.

جمله سازی با قرق اب

تپه قرق بهار مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان بهار، بخش مرکزی، روستای قرق بهار واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۰۸۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
روزی بنه به خوردن می‌پای در قرق تا ما به سر کشیم چو صافی کدوی تو
بر ما تو بسته در چو قرق سال و ماه و ما سر در جهان نهاده چو صافی به بوی تو
این روستا واقع در دهستان قرق و در فاصله 25 کیلومتری شهر گرگان قرار دارد.
«وقتی محمد طبسی به نهاوند رسید به او گفتند خواجه در شکارگاه است و او به قرق رفت و تقاضای ملاقات کرد. در محضر خواجه وی ناگهان دید که یکی از دو غلام‌بچه با خنجر به وی حمله کرد و او را به قتل رساند.»
گوئی همی دو نجم بیکجا قرق کنند با صدر نجم دین چو خرامد باحترام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوخ یعنی چه؟
چوخ یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز