شوخی نمودن. [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] ( مص مرکب ) شوخی کردن. بیشرمی و بی ادبی کردن. ظاهرکردن و نمودار ساختن آثار و علائم شوخی: از آن شوخی و نادانی نمودن خجل گشتن پشیمانی فزودن.نظامی.رجوع به شوخی شود.
فرهنگ فارسی
شوخی کردن بی شرمی و بی ادبی کردن
جمله سازی با شوخی نمودن
سخن به نرمی ادا نمودن ز وضع شوخی حیا نمودن عرق نیاز خطا نمودن گلاب بزم معاش دارد