شفا ساز

لغت نامه دهخدا

شفاساز. [ ش ِ / ش َ ] ( نف مرکب ) شفاسازنده. نافع و سودمند و شفادهنده. ( ناظم الاطباء ):
به دستان دوستان را کیسه پرداز
به زخمه زخم دلها را شفاساز.نظامی.|| دارویی که تندرستی آورد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شفا سازنده نافع و سودمند و شفا دهنده.

جمله سازی با شفا ساز

و گفت: پیش از این مردمان دوایی بودند که از ایشان شفا می‌یافتند، اکنون همه دردی شده اند که آن را دوا نیست. پس طریق آن است که خدای را مونس خود سازی و کتاب او را همراز خود گردانی.
سر رشته شفا و مرض در کف خداست از چاره روی دل به در چاره ساز کن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جنده
جنده
سلیطه
سلیطه
رویداد
رویداد
فال امروز
فال امروز