سلطان سالم

لغت نامه دهخدا

سلطان سالم. [ س ُ ل ِ ] ( اِخ ) ابومحمد سالم بن ادریس بن احمدبن محمد الحبوضی صاحب ظفار وی از آخرین پادشاهان حبوضی است پس از وی ملک به خاندان آل علی بن رسول غسانی منتقل شده است. وی بسال 678 درگذشته است. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 354 ).

فرهنگ فارسی

ابو محمد سالم بن ادریس بن احمد بن محمد الحبوضی صاحب ظفار وی از آخرین پادشاهان حبوضی است.

جمله سازی با سلطان سالم

💡 با آغاز به کار توپ‌ها، نتیجهٔ جنگ به‌سرعت به‌سود عثمانی تغییر کرد. آتش توپخانه برای ایرانیان مصیبت‌بار بود. بسیاری از سپاهیان ایران و فرماندهان و صاحبان مناصب در میدان جنگ کشته شدند و شاه اسماعیل با فداکاری چند قزلباش جان سالم به‌در برد. سلطان سلیم پس از در هم شکستن سپاه صفوی به‌دلیل ترس از وجود تله به تعقیب ایرانیان نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد. تلفات جنگ چالدران ۲۷ هزار تن از ایران و ۴۲ هزار تن از سپاه عثمانی بود.

اورگیم یعنی چه؟
اورگیم یعنی چه؟
کس شعر یعنی چه؟
کس شعر یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز