سلاح پوش

لغت نامه دهخدا

سلاح پوش. [س ِ ] ( نف مرکب ) سپاهی که سلاح پوشیده باشد. ( ناظم الاطباء ). || آنکه سلاح می پوشد. سلاح پوشنده.

فرهنگ فارسی

سپاهی که سلاح پوشیده باشد

جمله سازی با سلاح پوش

دین سلاح از بهر دفع دشمنان آتشی است تو چرا پوشی به هر بادی زره چون آبگیر؟
بار سلاح عاریه مردان نمی کشند دریا ز موج خویش زره پوش می شود
نیکی الفنج و ز پرهیز و خرد پوش سلاح که بر این راه یکی منکر و صعب اژدرهاست
در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان اندیشه مکن که وقت تنگ است ای جان
ز بهر دین سلاح جنگ پوشی بهنگام غزا با جان بکوشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشنهاد یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز