همینکه دستگاه دینی زرتشتی در دوره ساسانیان سازماندهی شد، قدرت سیاسی نشان داد و وزنه سنگین خود را در امور امپراتوری را محسوس ساخت. اعدام مانی به تحریک کرتیر در دوران بهرام دوم، نشانگر وابستگی حکومت به دستگاه دینی است. تعقیب و آزار منظم زندیکان، یعنی تجدیدنظر طلبها (از جمله مانویان) و به ستوه آوردن مکرر یهودیان، بوداییان و مسیحیان گواه مساعی مستمر دستگاه دینی برای ادامه تسلط خود بر مردم است. با وجودی که دستگاه دینی و دولت ساسانی در ضروریات آشکار با یکدیگر متحد بودند، با اینهمه گهگاه کشاکشی میان آنها ظاهر میگشت که مایه اصلی آن قدرت و منافع آن بوده است. در منابع فارسی میانه و در گزارشهای عربی-فارسی، موبدان پیوسته در دربار حضور دارند و همواره مسموع القول هستند. امان چنین نفوذ و هماهنگی مستمری را باید اغراقآمیز دانست. باید به خاطر داشته باشیم که موبدان بر کلام مکتوب، شدیداً اعمال نفوذ میکردند و دخالت ساسانیان در خوداینامگ قطعاً سوگیری دینی و روحانی داشته است؛ مثلاً پادشاهانی که از روحانیت حمایت میکردند، با الحادها و ارتدادها مبارزه مینمودند، یا آتشکدهها میساختند یا آنها را توسعه میدادند (مانند شاپور دوم، بهرام پنجم، و خسرو یکم) مورد ستایش فراوان قرار میگرفتند. اما پادشاهانی که در برابر قدرت فزاینده دینی به سود دربار یا مردم میایستادند از آنها به بدی یاد میشده است. مثل نرسه (۲۹۳–۳۰۲ میلادی) که ظاهراً به کمک کرتیر که میکوشید تاج و تخت را تصاحب کند، چندین بار برای براندازی او توطئه کرد. وی تعقیب و آزار مانویان و مسیحیان را متوقف ساخته بود.
دیکاپریو یکی از بهترین بازیگران نسل خود دانسته میشود.[الف] در نظرسنجی سال ۲۰۲۲ مجلهٔ امپایر، او از سوی خوانندگانِ این مجله بهعنوان یکی از ۵۰ بازیگر بزرگ تاریخ انتخاب شد. این مجله پشتکار او برای «از هیچ کاری دریغ نکردن (اغلب به معنای واقعی کلمه) بهمنظور به ستوه آوردن شخصیتهایش» را ستایش کرد. کالین کاورت در سیاتل تایمز بهطور مشابه بر این باور بود دیکاپریو بهواسطهٔ ارادهٔ خود برای به عهده گرفتن نقشهای چالشبرانگیز که تعداد کمی از معاصرانش قادر به ایفای آن هستند، «ستار شدن در سینما را بازتعریف میکند».