دیواره وز. [ دی رَ وَ ] ( اِخ ) نام دیگر او مسته مرد است. شاعری است از مردم مازندران در سده چهارم هجری بدربار عضدالدوله دیلمی و قابوس بن وشمگیر. ( تاریخ طبرستان ج 1 ص 129 ). ( در لغت طبری بمعنی از دیوار جهنده ) لقب شاعری است طبری که در قرن چهارم هجری میزیسته و بزبان طبری شعر میگفته. گویند سبب اطلاق این لقب بدو آن بود که چون میخواست بدربار عضدالدوله دیلمی راه یابد از دیوارباغ بالا رفت و شرفیاب شد. او را به اتهام مستی بزندان افکندند و از زندان گریخت و نزد قابوس بن وشمگیر رفت و حال عرضه داشت وی او را بنواخت و تشریف داد بدین سبب او را «مسته مرد» ( مرد مست ) هم لقب داده اند.
لقب شاعریست طبری که در قرن چهارم هجری میزیسته و بزبان طبری شعر میگفته. گویند سبب اطلاق این لقب بدو آن بود که چون میخواست بدربار عضدالدوله دیلمی راه یابد از دیوار باغ بالا رفت و شرفیات گردید. وقتی در آمل با حریفان شراب خورد و چون فقیهان بشنیدند او را گرفتند و بچهار سوی شهر حد زده در زندان افکندند. وی از حبس بگریخت و به گرگان نزد قابوس و شمگیر رفت و حال عرضه داشت. وی او را بنواخت و تشریف داد بدین سبب هم او را (( مسته مرد ) ) ( مرد مست ) لقب دادند.
نام دیگر او مسته مرد است. شاعری از مردم مازندران.
💡 بارگیر غیر ثابتی است دارای کف پوشیده و بدون دیواره اتاق بار که عموماً برای حمل آهن آلات رول، کالاهای بستهبندی شده و در برخی موارد کانتینر استفاده میشود.
💡 به نظر میرسد اندازه آجرها در پایین دیوارهای مقبره بزرگتر از رجهای ردیفهای بالاتر است علاوه بر آجرهای مذکور نمونههای با ابعاد ۵×۵/۲۲×۵/۲۲ و ۶×۵/۲۳×۵/۲۳ و ۵×۱۲×۵/۲۲ سانتیمتر در دیوارههای مقبره بکار رفتهاست. آجرها عموماً به رنگ زرد و قرمز هستند.
💡 هر چه از شریانهای اصلی دورتر شویم دیواره نازکتر میشود. پس از شریانهای کوچک آرتریولها را داریم که متاآرتریولها و مویرگها از آنها شاخه میگیرند. متاآرتریولها و مویرگها دیواره عضلانی منظمی ندارند چرا که نقش آنها عمدتاً تبادلی است و نه صرفاً انتقال خون. همچنین مویرگها در ابتدای خود واجد یک تک فیبر عضلانی هستند که میتواند بر حسب نیاز بافت خونرسانی آن را کم و زیاد کند.
💡 در مواردی بخشهایی از دیواره آن با گچ -سقف آن گنبدی شکل و فاقد سازه. در بالاترین قسمت سقف سوراخی وجود دارد که معمولاً به کف حیاط میرسد.
💡 پرتگاه گسل دیوارهای کوچک در سطح زمین است که در آن یک قطعه از گسل بهصورت عمودی نسبت به قطعه دیگر جابهجا شدهاست. این عارضه حالت توپوگرافی از پدیده گسلخوردگی است که به جابهجایی سطح زمین با حرکت در راستای گسلها ارتباط دارد. پرتگاههای گسل با حرکت افتراقی و متعاقب آن فرسایش در امتداد گسلهای قدیمی غیرفعال یا با حرکت و جابهجایی در راستای گسلهای جدید فعال خود را نشان میدهند.