دندان مز

لغت نامه دهخدا

دندان مز. [ دَ م َ ] ( اِ مرکب ) شیرینی و میوه ای را گویند که بعد از طعام خورند. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از انجمن آرا ) ( از ناظم الاطباء ). دِسِر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) میوه و شیرینی که پس از طعام خورند دسر.

جمله سازی با دندان مز

برجستگی‌های گرد شده و کوچکی از جنس مینا است که در ریج اینسیزال(جونده) دندان‌های قدامی تازه روییده، دیده می‌شود و در بسیاری از موارد به مرور زمان ساییده شده و از بین می‌رود.
لب نیالایند اهل همت از خوان خسان در خور دندان انجم گرده ماه و خور است
چون کند دو دندان، پی تاریخ آذر گفتا که: دو از خوشه ی پروین کم شد»
بر خلاف باور عمومی، خوردن هویج برای خرگوش‌ها ضرر دارد؛ زیرا هویج، سرشار از قند است. غذای اصلی خرگوش، علوفه است. علوفه دندان‌های خرگوش (که مرتب رشد می‌کنند) را حفظ می‌کند و شکم آن‌ها را سالم نگه می‌دارد.
درشتان را ملایم طینتیهایم خجل دارد زبان از نرمگویی سرنگون افکند دندان را
كار اين مرد، عجيب است... مى كوشد كه تقدير را به زانو درآورد. بر همه شياطين زمينپيروز شود... نظام تا دندان مسلّحى را بشكند. امّا چگونه ؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
الکن یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز