حسن بخشی

لغت نامه دهخدا

حسن بخشی. [ ح َ س َن ِ ب َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن محمد بخشی حلبی ( 1111 - 1190 هَ. ق. ) او راست: بهجةالاخبار و دیوان و شش کتاب دیگر که در هدیةالعارفین ( ج 1 ص 300 ) یاد شده است.

فرهنگ فارسی

ابن عبدالله ابن محمد بخشی حلبی اوراست بهجه الاخبار و دیوان و شش کتاب دیگر

جمله سازی با حسن بخشی

حکمرانی تحکم‌آمیز طاهریان از یک سو و سکنی گزیدن عوامل علوی در منطقه طبرستان منجر به قیامی به هواداری از حسن بن زید در ۲۵۰ قمری شد. بخشی از مردم طبرستان او را حاکم اعلام کردند و او توانست به هم‌پیمانی با «وهسودان بن جستان دیلمی» دست یابد. در میان نبردهایی که رخ داد، حسن بن زید سه بار توسط مهاجمان از طبرستان اخراج شد، نخستین‌بار در سال ۲۵۱ قمری در پی حمله‌ای از سلیمان طاهری، سپس در سال ۲۵۵ قمری توسط مفلح، سردار عباسی و آخرین‌بار در سال ۲۶۰ قمری توسط یعقوب لیث صفاری. داعی هربار در کوه‌های غیرقابل دسترسی دیلمیان پناه می‌گرفت و با حمایت آنان، به زودی قلمروش را بازمی‌یافت. وی همچنین قلمرو طبرستان را گسترش داد. گرگان را در سال ۲۵۳ قمری فتح کرد. سپس چندین‌بار این شهر دست به دست شد ولی نهایتاً، کاملاً تحت حکومت او درآمد. وی به سوی البرز جنوبی نیز تاخت و ری، قزوین، زنجان، و قومس را تصرف نمود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز