جان افریدن

لغت نامه دهخدا

( جان آفریدن ) جان آفریدن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) روح را خلق کردن. روان را پدید آوردن:
چون ملک العرش جهان آفرید
مملکت صورت و جان آفرید.نظامی.

فرهنگ فارسی

( جان آفریدن ) روح را خلق کردن

جمله سازی با جان افریدن

عجب باشد تن از جان آفریدن ز گل خورشید تابان آفریدن
بهشتی بر سر سرو خرامان برای نزهت جان آفریدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ای چینگ فال ای چینگ فال رابطه فال رابطه فال انگلیسی فال انگلیسی