تف مالی

فرهنگ معین

(تُ ) (حامص. ) (عا. ) ۱ - به آب دهان آغشته کردن چیزی، تف مالیدن. ۲ - سرسری شستن ظرف و امثال آن.

ویکی واژه

(عا.)
به آب دهان آغشته کردن چیزی، تف مالیدن.
سرسری شستن ظرف و امثال آن.

جمله سازی با تف مالی

بر آنی کآستین بر مالی و تیغی زنی بر من چه حاجت تیغ ساعد، پس تو بر مال آستین باری؟
خوانِ کرم گسترده‌ای، مهمانِ خویشم برده‌ای گوشم چرا مالی اگر من گوشهٔ نان بشکنم؟
فساد مالی این خانواده به حدی رسیده است که وی در زمینه فساد، به عنوان «شخص سال» در جهان انتخاب شد.
راحت کف است پیش عرب چون کفم به کف مالی، کنم خروش که وه این چه راحت است
اگرت نه مالی است که ما را سودی رسانی و نه دانشی که دینمان را حاصلی داشته باشی،
پس از آن که پنج رکابزن تیم در رسوایی دوپینگ درگیر شدند و تنها وینوکوروف با سه هم‌تیمی خود باقی ماند، در ۳۰ ژوئن، آستانه–وورث از تور دو فرانس ۲۰۰۶ کنار گذاشته شد. وورث در ۳ ژوئیه حمایت مالی را متوقف کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال راز فال راز فال تک نیت فال تک نیت فال ابجد فال ابجد