تراش خراش
فرهنگ فارسی
جمله سازی با تراش خراش
بهرجوهری ساختندش خراش به ارزیز برخاست ازوی تراش
آیینه از تراش و خراش است پرضیا روشنگر طبیعت ما خلق عالم است
بود قلم رسته ز زخم تراش لوح هم آسوده ز رنج خراش
آخرالامر از این خراش و تراش بانگ مرگت شود به عالم فاش
ناخنه از دیده دل بر تراش ور نه به ناخن دل خود می خراش