بو الو

لغت نامه دهخدا

بوالو. [ ل ُ ] ( اِخ ) بوآلو. دپرئو نیکلا شاعر و منتقدفرانسوی متولد در پاریس 1636 متوفی بسال 1711 م. نویسنده هجویات، مکاتیب ( اپیر )، هنر شاعرانه و غیره. وی به تقلید هوراس لاتینی، هم خود را مصروف شعر اخلاقی و هجایی کرد و مخصوصاً در انتقاد ادبی زبردست بود. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( بو آلو ) بو آلو دسپرو نیکلا شاعر و منتقد فرانسوی متولد در پاریس ۱۶۳۶ متوفی بسال ۱۷۱۱ م. نویسند. هجویات مکاتب. هنر شاعرانه. و غیره. وی به تقلید هوراس لاتینی هم خود را مصروف شعر اخلاقی و هجایی کرد و مخصوصا در انتقاد ادبی زبردست بود.

جمله سازی با بو الو

خاک در چشمش اگر نعمت الوان خواهد هر که را لخت دلی بر سر مژگان باشد
اشتها کامل چو شد، خون نعمت الوان بود چون گران شد خواب، صائب بالش خارا سرست
همچنین به تازگی این هلدینگ مجموعه الو پیک را نیز خریداری کرده است.
نظر به نعمت الوان چرا سیاه کند؟ به خون چو لاله زند هر که نان سوخته را
اگر از نعمت الوان نتوان کام گرفت مغتنم ‌گیر که دندان به جگر نزدیک است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسرار کردن یعنی چه؟
اسرار کردن یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز