بغداد معمور

لغت نامه دهخدا

بغداد معمور. [ ب َ دِ م َ ] ( ترکیب وصفی ) بغداد آباد. مقابل بغداد خالی. ( آنندراج ). شکم پر. ( رشیدی ) ( مؤید الفضلاء ) ( از فرهنگ نظام ). رجوع به بغداد خالی و بغداد کهنه، و مجموعه مترادفات ص 338 شود. || ساغر پر. ( رشیدی ). جام پر. ( از فرهنگ نظام ).

فرهنگ فارسی

بغداد آباد مقابل بغداد خالی ٠ شکم پر ٠ یا ساغر پر ٠

جمله سازی با بغداد معمور

آب چشم ما چو دجله می رود هر سو روان شاید ار معمور سازد خطهٔ بغداد باز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت یعنی چه؟
علت یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز