بد رایحه

لغت نامه دهخدا

بدرایحه. [ ب َ ی ِ ح َ / ح ِ ] ( ص مرکب ) گنده و منتن و بدبو. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گنده و منتن و بدبو.

جمله سازی با بد رایحه

رایحه عنبرست بویِ بناگوشِ دوست خاصیتِ کوثرست در لبِ چون نوشِ دوست
زعفران در غذاهای اروپایی، آفریقای شمالی و آسیایی به کار می‌رود. متخصصان رایحه آن را شبیه عسل به همراه طعم چوبی، یونجه مانند و خاکی توصیف می‌کنند؛ براساس ارزیابی دیگر، زعفران طعم یونجه را می‌دهد، اما فقط کمی تلخ‌تر است.
این یک مایع بی رنگ است، اگرچه نمونه های قدیمی اغلب زرد به نظر می رسند. بوی آن به طرز چشمگیری شبیه به رایحه ماهیان پوسیده است.
زآن میان خاصه نعت تو بود نکهت فیض ندهد رایحه لاله و گل فوم و بصل
تا ز نسیم رحتمش رایحه‌ای به ما رسد بر سر راه آرزو منتظریم تا رسد
این میوه بیش‌تر به صورت تازه مصرف می‌شود ولی گاه آن را خشک می‌کنند. برخی از گونه‌های خربزه برای تولید روغن و هم‌چنین به خاطره رایحه و عطر مطلوب پرورش داده می‌شوند. لیکور ژاپنی با طعم خربزه تخم‌قند ساخته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ارین یعنی چه؟
ارین یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
پیشنهاد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز