ام رساله

لغت نامه دهخدا

ام رساله. [ اُم ْ م ِ رِ ل َ / ل ِ ] ( ع اِ مرکب ) کرکس. ( از المرصع ). رخمه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). غیر منصرف است بخاطر علم و مؤنث بودن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

کرکس غیر منصرف است بخاطر علم و مونث بودن.

جمله سازی با ام رساله

به رخصت تو که خواهم به آب می شستن نه صفحه را، که سخن در رساله می‌گذرد
بلبل چرا نگوید این نکته‌های رنگین در حسن چون گشاده گلبن رساله‌ها را
طغرای خط به گرد رخت دل چو دید گفت دارد به کف به فتوی خونم رساله‌ای
مجموعه ساز عشق الم نامه ی مرا نا خوانده برد، خاتمه ی صد رساله کرد
158- سوره آل عمران، آيه 61 (در فصلاوّل رساله الكلمة الغراء درباره ((مباهله )) مباحث جامعى داريم كه جا دارد طالبان بر آنواقف گردند).
۱۲۵. گنجینه بهارستان، جلد ۱۱، حکمت، دفتر ۲، (مجموعه ۱۲ رساله در فلسفه، منطق، کلام، عرفان، تصوّف)؛ به کوشش علی اوجبی، ۱۳۷۸
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
معجر
معجر
رساله
رساله
گاییدن
گاییدن
اوشاخ
اوشاخ