احمد بن عبدالله قلقشندی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «شهاب الدین احمد بن عبدالله قلقشندی» متولد سال ۷۵۶ ق است.
وی در قلقشنده، سه فرسنگی قاهره به دنیا آمد و در قاهره پرورش یافت و در همان جا تحصیل را شروع کرده و سپس به اسکندریه رفت و پس از تحصیل، مناصب و وظائفی هم در دولت ممالیک بر عهده گرفت. روزگار وی، عصر شکوفایی دانش تاریخ، آن هم به صورت منظم است. در این دوره است که برخی از بزرگ ترین مجموعه های تاریخی، مانند « تاریخ ابن خلدون »، « البدایة و النهایة » ابن کثیر، « تاریخ الاسلام » ذهبی و غیره نوشته می شود.
آثار
کارهای وی که بیشتر ادبی و تاریخی است، عبارتند از: « صبح الاعشی »، « نهایة الارب فی معرفة انساب العرب »، « مآثر الانافة »، « حلیة الفضل و زینة الکرم فی المفاخرة بین السیف و القلم » و « قلائد الجمان فی التعریف بقبایل عرب الزمان ».
وفات
وی در شب شنبه دهم جمادی الاخره ۸۲۱ ق، در شصت و پنج سالگی وفات کرد.
منبع
...

جمله سازی با احمد بن عبدالله قلقشندی

حديث: 1 ابى رحمه اللهقال حدثنا سعد بن عبدالله عن محمد بن الحسين بن ابى الخطاب عن محمد بناسماعيل عن الخيبرى عن الحسين بن محمد القمى عن ابى الحسن الرضا عليه السلامقال من زار قبر ابى عبدالله عليه السلام بشط الفرات كان كمن زار الله فوق عرشه.
بُسر ساعتى ساكت و خاموش ماند و ديگر سخن نگفت، وليكن دستور داد تا خانه هاىقومى از انصار را آتش بزنند و منهدم سازند و چنين كردند. مردم مدينه را به بيعت معاويهخواند به ميل و اكراه از آنان بيعت گرفت. جابر بن عبدالله انصارى را كه شيخى كهنسال بود احضار و از او بيعت خواست و اكراها از او بيعت گرفت.
ثواب دعا براى مردان و زنان مؤ من   حديث: 1 ابى رحمه اللهقال حدثنا سعد بن عبدالله عن يعقوب بن يزيد عن صفوان بن يحيى ابى الحسن عليهالسلام انه كان يقول من دعا لاخوانه من المومنين وكل الله به عن كل مؤ من ملكا يدعو له.
جرير بن عبدالله نامه را گرفت و چون قصد عزيمت به شام را داشت، مسكين بن حنظله كهاز صالحين زمان بود به جرير گفت، بين من و معاويه مودت و دوستى قديمى بود. نامهمرا نيز به او برسان، تا شايد به متابعت على عليه السلام در آيد، جرير هر دو نامهرا به شام نزد معاويه برد. معاويه او را گرامى داشت و نزد خود نشانيد، پرسيد: اىجرير چه خبرهايى آورده اى ؟
جابر بن عبدالله انصارى در هنگام بيمارى، حضرت باقر عليه السلام (كه جوانىنورسته بود) عيادت كرد. حضرت از حال جابر پرسيد؟ در پاسخ گفت: اعيش والمشيب احب الى من الشباب و المرض من الصحه، و الموت من الحيات.
مسلم در صحيحش در باب حجة النبى از جابر بن عبدالله انصارى آورده است كهرسول خدا (ص ) نه سال بود حجى نكرده بود. درسال دهم هجرت اعلام شد كه پيامبر به حج مى رود. به سبب اين آگهى مردم بسيارى ازگوشه و كنار در مدينه گرد آمدند و همگى قصد داشتند كه در اين مراسمرسول خدا را پيروى كرده، چون او مراسم را به جاى آورند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل
اسکل
افراهیم
افراهیم
گودوخ
گودوخ
چسی
چسی