ابوالحتوف بن حرث انصاری

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] ابوالحتُوف بن حَرْث انصاری عَجلانی از یاران امام حسین (ع) و از شهدای کربلا است. او از کسانی بود که در روز عاشورا از لشکر عمر بن سعد جدا شد و به امام حسین و یارانش پیوست.
وى را ابوحتوف سَلَمَة بن حَرْث انصاری عَجلانی نیز گفته اند. برخی از منابع نام وی را ابوالحتوف و نام پدرش را حرث بن سلمه انصاری عجلانی ضبط کرده اند. وی اهل کوفه و از تیره بنی عجلان و از خوارج کوفه و از قبیله خزرج انصار مدینه بودند.
گفته شده ابوحتُوف و برادرش سعد بن حرث به همراه عمر سعد به جنگ امام حسین (ع) آمدند. روز عاشورا هنگامی که از یاران امام حسین(ع) به جز سوید بن عمرو بن ابی مطاع و بشیر بن عمرو حضرمی کسی باقی نمانده بود، امام ندای یاری طلبی سر داد و زنان و کودکان ناله و شیون کردند. ابوحتوف و برادرش سعد، در حالی که گریه می کردند به کودکان خاندان پیامبر گفتند: ما می گوییم: «لا حُکْمَ الَّا للَّهِ ولا طاعَةَ لِمَنْ عَصاه» و این حسین (ع) فرزند دختر پیامبر ما است. در حالی که ما آرزوی شفاعت از جد او در روز روز قیامت داریم، چگونه با او که هیچ یار و یاوری ندارد بجنگیم؟ سپس شمشیر کشیدند و در یاری امام حسین با دشمنان وی جنگیدند و پس از کشتن سه نفر و مجروح کردن شماری دیگر، هر دو با هم در یک مکان به شهادت رسیدند. سماوی در ابصار العین شهادت ابوحتوف و برادرش سعد را پس از شهادت امام حسین دانسته است.

جمله سازی با ابوالحتوف بن حرث انصاری

((اى شبث بن ربعى ! اى حجار بن ابجر! اى قيس بن اشعث ! و اى زيد بن حرث ! آيا شمابه من ننوشتيد كه درختان به بار نشسته و مرغزارها سبز شده اند و تو بر لشكرىمجهز كه در اختيارت قرار مى گيرد، وارد مى شوى...)).
4: و نيز در الخراج، ص 62، گويد: بعضى از شيوخ ما ازاهل مدينه نقل كردند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله بهبلال بن حرث ميان دريا و كوه را داد مابين البحر و الصخر. عمربن الخطاب درزمان خود به او گفت: تو قدرت ندارى در همه آن كار و كشاورزى كنى ؟ او را وادار كردكه آن را به ديگرى داد، فقط معادن آن را استثناء نمود.
گويند: در زمان جاهليت سه نفر بنامهاى فضيل بن حرث ومفضل و فضيل بن وداعه با يكديگر سوگند پيمان ياد كردند كه ناظرشهر مكه باشند و از ستمديدگان حمايت نمايند و چون نام اين سه نفر در مادهفضل مشترك بود پيمان آنها بنام حلفالفضول سوگند پيمان سه شخص فضل نام معروف گرديد.
2 - در جزء چهارم كتاب استيعاب آمدم كه سفيان بن حرث بن عبدالمطلب سه روزپيش از مرگش قبر خويش را كَند، و وى برادر رضاعىرسول خدا(ص ) بود.
او در مقام مخالفت برآمد و جنگ احزاب و خندق را بوجود آورد؛ پس از شكست در اين جنگها، باعده اى از منافقين مدينه همدست شد و به اين فكر افتاد كه پايگاهى در مدينه با كمكدوازده نفر از قبيله بنى غم، از جمله ثعلبه بن حاطب و معتب بن قشير ونبتل بن حرث و... ايجاد كند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مهوا
مهوا
نار
نار
اندر
اندر
مطیع
مطیع