هامد

لغت نامه دهخدا

هامد. [ م ِ ] ( ع ص ) گیاه خشک. || جای بی گیاه. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || سیاه گشته متغیر. البالی المسودُ المتغیر من ثمرو شجر و غیرهما. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). || ثوب هامد؛ جامه ای که در صورت ظاهر بی عیب باشد، ولی چون دست بر وی زنند از بسیاری کهنگی از هم پاشیده شود. ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ). || الرماد الهامد؛ البالی المتلبد بعضه علی بعض. ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغه ). ج، هوامد.

فرهنگ فارسی

گیاه خشک جای بی گیاه.

جمله سازی با هامد

او در استانبول در دبیرستان آنادولو چولوقله فارغ‌التحصیل شد؛ و در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه مارمارا در حال مطالعه در بخش سینمااست. سینم تاکنون در ۲۶ فیلم کوتاه بازی کرده و در هشت فیلم کوتاه توانست خود را جلب کرد. در سال ۲۰۰۷ هامدی آلکان کارگردان سریال بچه‌های آخر کلاس که او با بازی در نقش گامزه توانست جلب توجه کند. در ۱۸ آوریل ۲۰۱۴ با بازی در نقش (شوکران) در سریال (کوچه محبت) که در کانال آ تی‌وی پخش شد ایفای نقش کرد؛ و در سال ۲۰۱۵ در شبکه استار تی‌وی ترکیه در سریال عشق اجاره‌ای در نقش یاسمین ایفای نقش کرد…
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تشحیذ
تشحیذ
قیز
قیز
جوجو
جوجو
فراخوانی
فراخوانی