ابراهیم بن حمزه
فرهنگ فارسی
جمله سازی با ابراهیم بن حمزه
عاصم بن حمزه گفت: جوانى را در مدينه ديدم كه مى گفت: اى خداىعادل حاكم، ميان من و مادرم به عدالت حكم كن ! چون خبر به عمر خطاب خليفه دوم دادند اورا احضار كرد و گفت: جوان ! چرا به مادر خود، نفرين مى كنى ؟
2 - كارمند بنى اميه (على بن حمزه ) مى گويد: دوست جوانى داشتم كهشغل نويسندگى در دستگاه بنى اميه را داشت. روزى آن دوست به من گفت: از امام صادقعليه السلام براى من وقت بگير تا به خدمتش برسم.
امام عظيم الشاءن به دور از گرايش هاى مادى و هواهاى نفسانى و خود بزرگ بيتى براىمعيشت خود و خانواده اش بر زمين متعلق به خودشان كار مى كرد. على بن حمزه مى گويد:ابوالحسن ثالث را ديدم كه بر زمينى كار مى كرد و قدم هايش از عرق خيس شده بود.گفتم: ((قربانت گردم كارگران كجا هستند؟...))
(على بن حمزه ) مى گويد: دوست جوانى داشتم كهشغل نويسندگى در دستگاه بنى اميه را داشت. روزى آن دوست به من گفت: از امام صادقعليه السلام براى من وقت بگير تا به خدمتش برسم.