اب خفته
فرهنگ فارسی
آب راکد
جمله سازی با اب خفته
غلطند آب خفته باشد سیم یخ گواهی دهد بر این تسلیم
در آبی نرگسی دیدم شکفته چو آبی خفته وز او آب خفته
در خاک، دلم به یاد تیغش چون تشنه به یاد آب خفته ست
او به زیر کاه آب خفتهست پا منه گستاخ ور نی رفت سر
جامهٔ خفته خورد از جوی آب خفته اندر خواب جویای سراب
از گریه سلیم بی تو امشب چون موج به روی آب خفته ست