عنقی

لغت نامه دهخدا

عنقی. [ ع ُقا ] ( اِخ ) زمینی است، یا رودباری. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

زمینی است یا رود باری

جمله سازی با عنقی

قدیمی‌ترین و شاخص‌ترین بنای مسجد، معماری آجری مناره آن است که آن را متعلق به قرن پنجم هجری و اوایل عهد سلجوقیان ذکر کرده‌اند. مناره دارای پلکانی مارپیچ است و جدار آن تماماً از آجر ساخته شده‌است. تنها تزئین مناره کتیبه آجری بر فراز آن است و که به خط کوفی نوشته شده‌است. متأسفانه جز کلمه «لا اله الا الله» چیزی در کتیبه باقی نمانده و بقیه حروف از بین رفته‌اند. در غرب مسجد حسینیه‌ای بزرگ وجود دارد که از گذشته در ماه محرم و صفر مکانی برای تعزیه‌خوانی بوده‌است. اطراف حسینیه حجره‌هایی برای نشستن تماشاگران وجود دارد و صفه یا سکوی برجسته‌ای در وسط قرار گرفته که نمایش تعزیه بر روی آن اجرا می‌شود. مقصوره مسجد از بناهای دیگری است که بر فراز آن گنبدی کلاه‌خودی به سبک گنبدهای عصر سلجوقی دیده می‌شود. قاعده گنبد هشت‌ضلعی و عنقی استوانه‌ای‌شکلی به ارتفاع ۵ متر و قطر ۱۶ متر دارد. گنبد با استفاده از آجر تراش ساخته شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال چوب فال چوب فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت