خون میز

لغت نامه دهخدا

خون میز. ( اِ مرکب ) نام مرضی است که در گاو و گوسفند پدید آید. خون شاش. در نهاوند این مرض را «خون میز» و در اصفهان «شکاری » و در خراسان «سپرزی » و در کرج «خون شاش » می نامند. اسبل تو، زهره تو. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

نام مرضی است که در گاو و گوسفند پدید آید.

جمله سازی با خون میز

آب چشمه چپقلی از ردیف آبهای بی‌کربناته کلسیک و منیزین آهن دار، فاقد آلودگی میکروبی و از نوع آبهای سردو سبک است که آشامیدن آن اثرات درمانی زیادی دارد. آب این چشمه مدر بوده، ریگ‌ها و شن‌های مجاری ادراری را در خود حل می‌کند. بر اثر آشامیدن این آب، خون میزان قابل توجهی از اسید اوریک خود را از دست می‌دهد و در نتیجه تغذیه در شرایط بهتر انجام می‌شود. نوشیدن این آب، اسیدیته ادرار را به حالت طبیعی رسانده سبب ازدیاد دفع ادرار و مواد زاید کلیه‌ها می‌شود.