خط جلی

لغت نامه دهخدا

خط جلی. [ خ َطْ طِ ج َ ]( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) نوشته ای که حروف آن آشکار و خوانا بود. || خط ریحان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نوشته ای که حروف آن آشکار و خوانا بود یا خط ریحان.

جمله سازی با خط جلی

💡 مؤلف مطلع الشمس کتیبهٔ کاشی‌های موجود در بنا را چنین توصیف کرده است: «بالای این صفه که کتیبهٔ مقصوره است سه آجر کاشی نصب شده در روی یک آجر سبز که دو ثلث آن شکسته، نوشته شده است: «توکلت» و در یک طرف «علی الله». در یک طرف و فی‌مابین صورتی شبیه به (مجمر) آویخته شده و با خط سیاهی است و در گوشهٔ دیگر آجر نوشته است «خدای بر آن بنده مسلمان» و زیر این عبارت «در کار» و زیر آن «بر عشر معروف» و زیر آن، «دههٔ محرم سنه» پایین‌تر از آن «تقبل الله منه». در آجر کاشی وسط با خط جلی برجسته لفظ «یا احد» نوشته شده است. دربالای آجر سبز دیگر «لااله الا الله محمد رسول‌الله» و در زیر: سورهٔ فاتحة الکتاب، بعد از آن سوره توحید و در زیر «بتاریخ بیستم ماه سنهٔ سبع و سبعین». بعد از «سبع و سبعین» کلمهٔ لا یقرا [ناخوانا] که ظن قریب به یقین «خمسمائه» بوده و به نظر می‌رسد، در یک طرف طول آجر نیز نوشته شده است. (ان الدین عند الله الاسلام) و در طرف دیگر (شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط). این آجرها را از محل دیگر به اینجا آورده و نصب کرده‌اند. حالا آن محل خارج از مسجد بوده یا داخل الله اعلم…».

زه یعنی چه؟
زه یعنی چه؟
باوانم یعنی چه؟
باوانم یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز