حفله

لغت نامه دهخدا

( حفلة ) حفلة. [ ح َ ل َ ] ( ع اِ ) انبوهی و بسیاری. ( غیاث ). حفل. || اخذ للامر حفلته؛ کوشش کرد در کار.

فرهنگ فارسی

جمعیت، انجمن
انبوهی و بسیاری

جمله سازی با حفله

عبدالامیر ادریس آموزش دیدگان زیادی از جمله عباس سحاگی و [[ضاحی الاهوازی]] و... دارد که همیشه آنها را با خود به حفله برده و به آنان فن خوانندگی عربی اهوازی یاد میداد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سرزمین یعنی چه؟
سرزمین یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز